خیلی دلم پُر از اون لحظه ایی که
تورو با اون دیدمو چشامو بستم
"تو هم چشات بستس آره خوابی تو بغلش
یکی هم بی خوبه میکشه تیغ رو شاهرگش
بیا ببین چطوری حبس نفسش
قشنگ ببین ببین چی اوردی سرش
هر کی ازم میپرسه کارم فقط سکوته
جواب چی بدم که چرا زیر چشام کبوده
بهش بگو دستاتو محکم نگیره
بگو نفس من بود اونی که الان پهلوته
شب تولدمو تنها جشن گرفتم
امشب زیر همه عکسات فندک گرفتم
دیگه مهم نباشه برات دستای زخمیم
که انقدر گریه کردم سردرد گرفتم"
تعداد بازديد : 451